«مشارکت سیاسی» برگ برنده «دیپلماسی» / صندوق رای چگونه به افزایش قدرت ملی و برد سیاست خارجی کمک میکند؟
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۵۵۳۵۴
دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی روز جمعه -۱۱ اسفند- در فضایی برگزار میشود که مطابق معمول و روال انتخاباتهای گذشته توجهات بینالمللی را متوجه ایران خواهد کرد.
نظام دولت- ملت یا Nation- State به عنوان مهمترین ساحت و ساخت سیاسی- اجتماعی یک کشور در قالب «اشتراکات» است که معنا مییابد. یکی از مهمترین وجوه اشتراک ملت در دوران معاصر کنش گری سیاسی- اجتماعی اعضای یک کشور است که تجلی آن در «صندوق رای» است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشارکت در امر سیاسی از مولفههایی است که در انحصار شخصی یا گروهی نیست و در جهان امروز یکی از حقوق تصریح شده ملی- شهروندی به شمار میرود. در ایران برای دستیابی ملت به این حق بدیهی از یک قرن پیش مبارزاتی طولانی در گرفته تا سرانجام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل به یکی از ارکان ثابت نظام سیاسی کشور در عمل به مردم سالاری شود. نباید فراموش کرد ایران در منطقه و جغرافیایی زندگی میکند که در آن انتخابات و صندوق رای هنوز فقط یک آرزو محسوب میشود.
با این وصف، طی سالیان گذشته جریانات ضد ایرانی، تبلیغات زیادی در القا و تثبیت گزاره «تحریم انتخابات» با هدف بمباران تبلیغاتی اذهان جامعه ایران انجام داده اند. باید در نظر داشت هیچ پیشینه و سابقه روشنی در جهان وجود نداشته است که قهر با صندوق یا تحریم انتخابات توانسته باشد به تغییر مثبتی در یک کشور انجامیده باشد.
در حقیقت هدف این ویرانی طلبان، ایجاد بن بست در کشور است. برای آنها، تحریم اقتصادی ایران و تحمیل رنج علیه مردم کشورمان، پروژهای سیاسی است که به محلی برای ارتزاق تبدیل شده است. این جریانات آلوده و ضد میهنی که وابستگی علنی به دشمنان تاریخی ایران زمین دارند، همان کسانی هستند که تجزیه ایران را با اسم رمز «تکثرگرایی» عادی سازی کرده و به طور علنی خواهان حمله نظامی به خاک ایران هستند.
باید در نظر داشت «صندوق رای» و انتخابات فی نفسه دارای اصالت است و ارمغانی است که اختصاص به ملت ایران دارد و ضربه خوردن آن، در نهایت همه را بازنده خواهد کرد. در نتیجه هر «فعل سیاسی- اجتماعی یا اقتصادی» (که ارتباط مستقیم با حقوق ملی و سرنوشت ایرانیان دارد) با برچسب» تحریم» دانسته یا نادانسته طرحی برای نابودی همه دستاوردهای ملی، اضمحلال مردمسالاری و کلنگی کردن جامعه ایران است.
اتفاقات چند ماه اخیر در منطقه به ما یادآوری می کند که وحدت ملی چه نقشی در دفع خطرات امنیتی از مرزهای ایران خواهد داشت. کاهش مشارکت در انتخابات می تواند دشمن را در راهبرد تحریم اقتصادی ایران مصمم تر کرده و این ادراک را در دشمنان تقویت کند که می توانند حلقه فشار را بر کشورمان تنگ تر کنند.
به همین علت است که دشمنان و رقبای ایران در هر دوره ای در جستجوی راهی برای تضعیف قدرت و ثبات ایران از دل یک انتخابات کم رمق از حیث پشتیبانی مردمی هستند، چرا که در جهان شبکه ای شده امروز، میزان مشارکت پای صندوق آرا رابطه مستقیمی با روابط خارجی داشته و دورنمای سیاست خارجی ایران را ترسیم خواهد کرد. از همین رو، حمایت حداکثری و ملی از اصل انتخابات، برنامه های شوم جریان ضد ایرانی را که در انتظار اثر تحریمهای اقتصادی برای سوریه سازی از ایران نشستهاند، خنثی خواهد کرد.
انتخابات مهم ترین معیار سنجش مردم سالاری است. میزان مشارکت مردم در انتخابات مشروعیت بخش دولت ها یا نهاد پارلمان به عنوان نماد اراده ملت در پیگیری منافع ملی است. امروزه در ارزیابی و تعاریف رسمی از منابع قدرت یک کشور، «مشارکت ملی» در کنار قدرت نظامی و اقتصادی در نظامهای سیاسی قرار می گیرد
در «روابط بین الملل پسا وستفالیایی» حکومت هایی که از دارای نقش آفرینی در سطح ملی و پشتوانه مردمی هستند مقبولیت بالاتری در عرصه بین المللی به جهت اثرگذاری بر محیط خارج از سرزمین خود برخوردار هستند. بدیهی است نتایج و منافع افزایش وزن یک حکومت یا یک واحد سیاسی در نظام بین الملل و فضای خارجی در نهایت به سود مردم آن کشور رقم خواهد خورد.
برعکس این موضوع هم صادق است. به طور طبیعی نظام های سیاسی فاقد این پشتوانه در عرصه بین الملل برد تاثیرگذاری کمی داشته و از وجاهت کمتر برخوردار خواهند شد و همین امر به طور قطع آسیب پذیری بیشتر را برای آن دولت-ملت به ارمغان خواهد آورد. به همین دلایل است که «انتخابات» و «دیپلماسی» به هم می رسند و تاثیرات متقابلی بر یکدیگر می گذارند. بنابراین مشارکت سیاسی عنوان یکی از ارکان حیاتی تامین امنیت ملی و منافع ملی نقش بسزایی در تقویت این مولفه ها و در نهایت افزایش قدرت ملی خواهد داشت.
حوزه روابط خارجی یکی از تقاطع هایی است که دستگاه دیپلماسی را به مجلس شورای اسلامی پیوند می دهد. مجلس به پشتوانه مشارکت مر دمی می تواند روند ایفای نقش موثر دستگاه سیاست خارجی ایران در عرصه بین الملل برای حصول بیشتر منافع ملی را تسهیل کند. قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و صیانت از منافع ملی ایران» یک نمونه از هم افزایی دیپلماسی و نهاد قانون گذار است که نتیجه آن در پیشرفت صنعت هسته ای قابل رهگیری است.
به همه دلایل پیش گفته، ممکن است نارسایی های اقتصادی یا حکمرانی اهمیت انتخابات را نزد افکار عمومی کاهش داده باشد اما انتخابات و مشارکت در آن، با تمام نقایصی که ممکن است در مسیر آن وجود داشته باشد اما همچنان کارکردهایی برای آینده ایران و منافع ملی کشور بویژه در سیاست بین الملل دارد.
منبع: خبرگزاری ایرنامنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سیاست خارجی جمهوری اسلامی انتخابات مجلس شورای اسلامی روابط بین الملل انتخابات ۱۴۰۲ صندوق رای منافع ملی بین الملل یک کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۵۵۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.